وحدت وجود شهودي

   وحدت وجود شهودي بينش دل است و ويژة صاحبدلان که با پاي عشق از دنياي من و ما فاصله مي‌گيرند و با ديدة او، او را مي‌نگرند. 
   وحدت وجود نظري فلسفه‌اي است که بافتة عقل است و مربوط به دنياي من و ما. 
   .... مکتب عاشقانة وحدت وجود شهودي انسانهاي وارسته از من و ما، خادم اجتماع و شفيق به خلق و بالاخره نمونه والاي انسان‌هاي ممتاز چون ابوسعيدها و خرقاني‌ها و بايزيدها و حلاج‌ها و روزبهان‌ها را پرورش مي‌دهد. 
   حلاج اگر " انالحق " گفت نئي بود که نائيش حق بود. بايزيد اگر " سبحاني ما اعظم شأني " گفت: حق بود که از زبان بايزيد سخن مي‌گفت.



  منبع :  فصلنامه صوفي "ش ۱۴" (ص ۹)، ميراث تصوف "ج ۱" (ص ۱۰)