هـی هـی
آمـد سویـم بـا جـامـی می
گفتـا غـم ایـن دنیـا تـا کی
بـرخیـز و بیـا شـادان بـا ما
سـازیم تـا ما ره خوبان طی
در پـی دلبــر بـایــد رفتن
در کـوی بلا بـا چنـگ و نی
بـرهیـم از خـود بــا یـاد او
نامش بر لب هر دم هی هی
دل زنـده شود با هر نفسش
مـرده نَبُـود اینجـا حی حی
دل در گـرو عشق یـار است
فـرقـی نکنـد فــردا یـا دی
بخشد سـاقی همه دم نوری
آتش زند او در رگ و در پی
علیرضا نوربخش
چهارشنبه 3 مرداد 1403، 24 ژوئیه 2024، سنتافه، آمریکا